کد خبر 113276
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۲:۵۰

یکی از روش های مبارزه سياسى حضرت زهرا (س)، استيضاح حاکم وقت با خطبه فدک و تکيه بر غصب «فدک» بود. که به دنبال غصب آن توسط خليفه وقت، فاطمه زهرا عليهاالسلام بار ديگر از اين حرکت رژيم حاکم به عنوان يک فرصت مناسب سياسى براى روشن ساختن اذهان جامعه در غصب خلافت مسلم حضرت على عليه‏ السلام استفاده کرد.

به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران ، مبارزه ‏اى که ريحانه نبى در حساس‏ ترين دوران آغاز کرد، از زمان آغازين انحراف جامعه پس از رحلت نبى اکرم (ص)، به عنوان مهم ‏ترين و محوری ترين حرکت سياسى جامعه محسوب مى‏شد.

استيضاح حاکم وقت با خطبه فدک

یکی از روش های مبارزه سياسى حضرت زهرا (س)، استيضاح حاکم وقت با خطبه فدک و تکيه بر غصب «فدک» بود. که به دنبال غصب آن توسط خليفه وقت، فاطمه زهرا عليهاالسلام بار ديگر از اين حرکت رژيم حاکم به عنوان يک فرصت مناسب سياسى براى روشن ساختن اذهان جامعه در غصب خلافت مسلم حضرت على عليه‏ السلام استفاده کرد.

 

در حقيقت، فاطمه زهرا عليهاالسلام به نام غصب حق مالکيت خويش ، به اعتراض سياسى و استيضاح حاکم وقت پرداخت و به مسجد رفت و خطبه خواند.

 

فاطمه زهرا عليهاالسلام در ابتدا، با يادآورى رسالت پيامبر و دفاع از رهبرى و امامت بر حق حضرت على عليه‏ السلام و حق مالکيت خويش بر فدک از لحاظ قانون ارث در اسلام، با سازش کاران سياسى اتمام حجت کرد.


دفاع از حريم ولايت توسط يک زن و بذرى که او در مسجد با سخنان مستدل و منطقى خود کاشت، بعدها در بيعت مردم با حضرت على عليه‏ السلام (پس از قتل عثمان) به ثمر نشست.

 

زير سوال بردن مشروعيت حاکمان وقت

 

زير سوال بردن مشروعيت حاکمان وقت حرکت سياسى حضرت زهرا عليهاالسلام بود که به دفاع از ارث زن در اسلام مى‏پردازد؛ دفاع از مالکيت بر حق زن که برخلاف راه و رسم موجود در افکار جاهلى بود، در بعضى از اذهان رسوخ داشت. اما آنچه را اسلام حق مى‏دانست براى فاطمه زهرا عليهاالسلام معيار و محک بود، نه عرف و سنّت‏هاى جاهلى.

 

آن حضرت توانست با حضور در مرکز اجتماع مسلمانان و مهم‏ترين مکان معتبر سياسى ـ يعنى مسجد ـ به محاجّه با خليفه وقت بپردازد و او را به استيضاح بکشاند و با رسوايى سياسى حاکمان وقت، تا حد زيادى مشروعيت آنان را زير سوال ببرد و رسم‏هاى جاهليت را درهم بشکند و نشان دهد که هيچ حکومتى نمى‏تواند حق و مال کسى را غصب کند، حتى اگر اين حق متعلق به يک زن باشد.

 

سکوت سياسى

 

فاطمه زهرا عليهاالسلام در مسير دفاع از حريم ولايت و امامت، شيوه مبارزاتى ديگرى را با سکوت خود آغاز کرد. ايشان جامعه را از لحاظ افکار، تحت‏ تأثير قرار داد، ولى ناگهان شيوه مبارزه سياسى خود را تغيير داد و سکوت اختيار کرد؛ اين تاکتيک و شيوه جديد در اذهان جامعه، که به حضور آن حضرت در صحنه عادت داشتند، سوال ايجاد مى‏کرد

 

فاطمه زهرا عليهاالسلام با گرفتن اعتراف از خليفه وقت مبنى بر مقام شامخ حضرت فاطمه عليهاالسلام از زبان پيامبر در اينکه رضايت فاطمه رضايت خدا و خشم او خشم خداست، مشروعيت خليفه را زير سوال برد و اذهان جامعه و افکار عمومى را در مشروعيت خليفه وقت دچار ترديد کرد که فاطمه عليهاالسلام حق را مى‏گويد و امامت حقى است غصب شده توسط خليفه وقت!

 

پس از اينکه آن حضرت از خليفه وقت اعتراف گرفت، قسم خورد که ديگر با او سخن نگويد و با اين ديدار و سخن فاطمه زهرا عليهاالسلام، مشروعيت حاکمان وقت بيش از گذشته زير سوال رفت و در بسيارى از اذهان که نادانسته و تحت‏تأثير جو موجود بيعت کرده بودند، شک و ترديد و پشيمانى ايجاد شد.

 

ايجاد انقلابى درونى در زنان «رشد سياسى زنان مهاجر و انصار»

 شيوه مبارزاتى ديگر فاطمه زهرا عليهاالسلام دادن آگاهى و رشد سياسى زنان مهاجر و انصار بود که بدين‏وسيله، آتش مبارزه در خانواده‏هاى مدينه وارد شد. اين مبارز سياسى شکست‏ناپذير، که تمام تاب و توان خود را در دفاع از حريم ولايت و امامت قرار داده بود، به علت تلاش بيش از حد، ناتوان شد. به همين دليل پس از مدتى فاطمه زهرا عليهاالسلام به علت بيمارى و ضعف، در خانه بسترى شد. وقتى خبر بيمارى آن حضرت در مدينه پيچيد، زنان مهاجر و انصار که وامدار تعليم و تربيت فرهنگى آن حضرت بودند، براى عيادت او به خانه‏اش آمدند. وقتى از حال آن حضرت جويا شدند، از حال خود نگفت، بلکه در دفاع از حريم ولايت به سخن پرداخت و از سستى مردانشان سخن راند که حق را فراموش کرده‏اند و سکوت اختيار نموده‏اند. بازتاب سخنان دخت پيامبر بتدريج درون خانه‏ها آتشى به پا کرد و انقلابى پرخروش را جهت داد که به حريم خانه‏ها راه يافت و نطفه‏هاى آگاهى و شعور را بارور کرد.

 

وصيت‏نامه سياسی «عدم بهره‏بردارى حاکمان سياسى وقت از مراسم سوگوارى و دفن آن حضرت»

 

وصيت‏نامه سياسى آن حضرت براى بيدار ساختن افکار خفته و توجه افکار عمومى و عدم بهره‏بردارى حاکمان سياسى وقت از مراسم سوگوارى و دفن آن حضرت نگاشته شد.

حضرت زهرا عليهاالسلام در وصيت‏نامه سياسى خود تأکيد مى‏کند که حضرت على عليه‏السلام، ولىّ بر حق، بايد به آن عمل کند؛ چنان‏که تا بدان روز هيچ سياست‏مدارى چنين آگاهانه و مدبّرانه و با آن ظرافت‏هاى سياسى، عمل نکرده بود، بلکه شيوه‏اى بکر و تازه بود که از سوى سياست‏مدارى حرفه‏اى به خاطر دفاع از حريم ولايت و تحقير موقعيت سياسى خليفه وقت اتخاذ شده بود.

 حضرت فاطمه عليهاالسلام وصيت کرد که احدى از کسانى که به او ستم کرده‏اند در تشييع جنازه‏اش حاضر نشوند و شبانه او را دفن کنند. در حقيقت، با اين وصيت‏نامه، حربه سياسى از دست حاکمان وقت گرفته شد. آنان مى‏خواستند در مرگ آن حضرت با مرثيه‏سرايى و اشک و ماتم و ارادت به آن حضرت و تأسف از رحلت او، مخالفت‏ها و مبارزات حضرت زهرا عليهاالسلام را در دفاع از حريم ولايت تحت‏الشعاع قرار دهند و خلافت غاصبانه خود را در اذهان جامعه برحق جلوه‏گر سازند. اما دفن شبانه آن حضرت و نامشخص بودن مکان دفن ايشان، اين سوال را در ميان امّت اسلامى ايجاد کرد که چرا دخت گرامى پيامبر و يگانه گوهر گران‏قدر او چنين وصيتى کرده است؟

 با عمل به وصيت آن حضرت توسط حضرت على عليه‏ السلام، اذهان جامعه دچار شک و ترديد شد و تا حد زيادى مشروعيت خليفه وقت زير سوال رفت و مظلوميت آن حضرت بيشتر نمايان گرديد.

 حضرت فاطمه عليهاالسلام تلاش کرد تا مسير انحرافى امت را روشن سازد که چرا امام بر حق، على عليه‏السلام را تنها گذاشته‏ و کج‏ راه ه‏اى را انتخاب کرده‏اند که خلاف حق و حقيقت است، در حالى که على عليه‏السلام بر حق است؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس